اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و اهلک اعدائهم اجمعین

186 مین مطلب


 توجّه امام مهدى(عليه السلام) به شيعيان خويش

 

إِنّا غَيْرُ مُهْمِلينَ لِمُراعاتِكُمْ، وَ لا ناسينَ لِذِكْرِكُمْ، وَ لَوْ لا ذلِكَ لَنَزَلَ بِكُمُ اللاَّْواهُ، وَ اصْطَلَمَكُمُ الاَْعْداءُ. فَاتَّقُوا اللّهَ جَلَّ جَلالُهُ وَ ظاهِرُونا:

 

ما در رعايت حال شما كوتاهى نمى‌كنيم و ياد شما را از خاطر نبرده ‌يم، كه اگر جز اين بود گرفتارى‌ها به شما روى مى‌آورد و دشمنان، شما را ريشه كن مى‌كردند. از خدا بترسيد و ما را پشتيبانى كنيد.

منبع



:: موضوعات مرتبط: مطالب و مباحث دینی و مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: توجه امام زمان عج به شیعیانش,
نویسنده : علی ربّانی
تاریخ : جمعه 13 ارديبهشت 1392
زمان : 1:2
مرگ حق است و زندگی فانی!


  فَلَوْلَا إِذَا بَلَغَتِ الْحُلْقُومَ ﴿83واقعه﴾


پس چرا آنگاه كه [جان شما] به گلو مى‏رسد

وَأَنتُمْ حِينَئِذٍ تَنظُرُونَ ﴿84واقعه﴾

و در آن هنگام خود نظاره گرید

وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنكُمْ وَلَكِن لَّا تُبْصِرُونَ ﴿85واقعه﴾

و ما به آن [محتضر] از شما نزديكتريم ولى نمى‏بينيد

فَلَوْلَا إِن كُنتُمْ غَيْرَ مَدِينِينَ ﴿86واقعه﴾

پس چرا اگر شما بى‏جزا مى‏مانيد [و حساب و كتابى در كار نيست]

تَرْجِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿87واقعه﴾

اگر راست مى‏گوييد [روح] را برنمى‏گردانيد


:: موضوعات مرتبط: مطالب و مباحث دینی و مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: کفار و منکرین نمیتونن جلوی مرگشون رو بگیرن, ,
نویسنده : علی ربّانی
تاریخ : شنبه 7 ارديبهشت 1392
زمان : 11:11
ازکرامات حضرت رقیه صلوات الله علیها


  

حجت الاسلام آقای سید عسکر حیدری در کتاب سحاب رحمت صفحه 777 چنین گفتند:

روزی خانم مسیحی ، دختر فلجش را برای مداوا از لبنان به سوریه آورد زیرا دکترهای لبنان او را جواب کرده بودند. زن با دخترش در نزدیکی حرم حضرت رقیه منزل میگیرد.

روز عاشورا فرا میرسد میبیند که مردم دسته دسته به طرف حرم حضرت رقیه میروند. او هم حال عجیبی پیدا میکند و متوسل میشود و بیهوش میشود... در آن حال ندایی را میشنود که کسی به او میگوید: بلنو شو برو منزل دخترت تنهاست. خداوند او را شفا داد!

زن وقتی به منزل میرسد دخترش را در حال بازی کردن و دویدن میبیند! دخترک به مادرش میگوید: مادر وقتی شما رفتید دختری به نام رقیه وارد اتاق شد و به من فرمود: بلند شو و بسم الله الرحمن الرحیم بگو، دستم را گرفت و بلند شدم حس کردم بدنم سالم است....

مادر و دختر با این کرامت مسلمان شدند



http://www.roghayeh.net/



:: موضوعات مرتبط: مطالب و مباحث دینی و مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: رقیه بنت الحسین سلام الله علیها,
نویسنده : علی ربّانی
تاریخ : دو شنبه 26 فروردين 1392
زمان : 16:55
آیه ای از آیات در شان امام علی علیه السلام


 

 

 

 

 

 

وَاسْتَعِينُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ وَإِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ إِلاَّ عَلَى الْخَاشِعِينَ (002-45)
و در تفسير عياشى از ابى الحسن عليه السلام روايت آمده ، كه فرمود: صبر در اين آيه بمعناى روزه است ، و هر گاه امر ناگوارى براى كسى پيش آيد، روزه بگيرد، تا بر طرف شود، چون خدايتعالى فرمود: (و استعينوا بالصبر و الصلاه ، و انها لكبيره الا على الخاشعين )، و خاشع بمعناى كسى است كه در نماز خود حالت ذلت بخود بگيرد، و منظور از خاشعان در اين آيه رسولخدا صلى الله عليه و آله و سلم و اميرالمؤ منين عليه السلام است .

منبع:مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی



:: موضوعات مرتبط: مطالب و مباحث دینی و مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: فضایل امام علی علیه السلام, فضیلت علی علیه السلام, غدیر خم, پدر امامان, حضرت امیر المومنین علیه السلام, فضایل حضرت علی علیه السلام, شجاعت علی علیه السلام, زهد علی ابن ابیطالب علیه السلام, تقوای علی علیه السلام, پدر امامان , علی ابن ابیطالب علیه السلام, 209 آیه در شان علی علیه السلام, لیله المبیت و خوابیدن علی علیه السلام در جای پیامبر صلی الله علیه و آله, همسر فاطمه زهرا سلام الله علیها, داماد پیامبر صلی الله علیه و آله, فاتح خیبر, قهرمان بدر, قهرمان احد, والعادیات, والسابقون السابقون, علم الکتاب با علی علیه السلام, انما یرید الله لیذهب, انما ولیکم الله, یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک, انفسنا و انفسکم , مباهله با نجران, نفس پیامبر صلی الله علیه و آله, انت منی بمنزله هارون من موسی, انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی, وصی بلافصل پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله, اولین امام مسلمانان, ولایه علی ابن ابیطالب حصنی فمن دخل حصنی امن من عذابی,
نویسنده : علی ربّانی
تاریخ : دو شنبه 26 فروردين 1392
زمان : 11:24
انتقاد


سلام
100% لوکس بلاگ با اینهمه امکانات چشم و گوش پر کن قادر است آی پیهای متخلف را شناسایی و ذخیره نماید و اجازه ثبت نام دوباره به ایشان ندهد.
در روز شهادت جانسوز صدیقه طاهره سیده نساء العالمین فاطمه زهرا سلام الله علیها
لیست آخرین آپدیتها پر شده از وبلاگهای جنسی با اسامی زشت و زننده.( زود بیا اووووف-دختران لخت با بدن س$ک$س$ی- عکس ... سفید سفید!!) خواهشمندم تدبیری مناسب بیاندیشید و جلوی آپدیت و بازگردانی این افراد معارض دین و حیا و حریت را بگیرید.

هرکس غیرت دارد و حلال زاده است گزارش تخلف بزند من سعی کردم نشد.


نویسنده : علی ربّانی
تاریخ : یک شنبه 25 فروردين 1392
زمان : 10:44
خبر از مصائب


روزى پيامبر صلى الله عليه و آله نشسته بود. امام حسن عليه السلام شرفياب شد. حضرت تا او را ديد گريه كرد و فرمود: پسرم نزد من بيا، بعد پيامبر صلى الله عليه و آله آن قدر او را به خود نزديك كرد تا او را روى زانوى راستش نشانيد. سپس حسين عليه السلام شرفياب شد و چون پيامبر صلى الله عليه و آله او را ديد گريست و فرمود: «پسرم نزد من بيا»، و او را آنقدر به خود نزديك كرد تا روى زانوى چپش نشانيد. بعد فاطمه عليهاالسلام آمد، و چون پيامبر صلى الله عليه و آله او را ديد گريست و فرمود: دخترم نزد من بيا و او را در پيش روى خود نشانيد. سپس اميرالمؤمنين عليه السلام آمد. وقتى پيامبر صلى الله عليه و آله او را ديد گريست و فرمود: «برادرم، نزد من بيا» و او را آنقدر به خود نزديك كرد تا طرف راست خود نشانيد.

آنگاه اصحابش عرض كردند: يا رسول الله، هيچيك از آنان را نديدى مگر آنكه گريستى. آيا در ميان آنان كسى نبود كه با ديدن او مسرور و خوشحال باشى؟

حضرت فرمود: قسم به خدائى كه مرا به پيامبرى مبعوث كرده و مرا بر همه ى خلايق برگزيده، من و آنان گرامى ترين خلق در پيشگاه خدا هستيم و در روى زمين كسى محبوبتر از آنان نيست.

اما على بن ابى طالب كه برادر و همتاى من و صاحب امر بعد از من و صاحب لواى من در دنيا و آخرت و صاحب حوض و شفاعت من است او صاحب اختيار هر مسلمان، و امام هر مؤمن، و پيشواى هر پرهيزگارى است. او وصى و جانشين من بر اهلبيتم و امتم در حيات من و بعد از مرگم است. دوست او دوست من، و دشمن او دشمن من است، و به ولايت او امتم مورد رحمت قرار مى گيرند و عداوت او شامل لعنت است. و قتى او به طرف من آمد گريستم، چون مكر و غدر امت نسبت به او بعد از خود را به ياد آوردم، كه او را از جايگاه و مسند من كه خدا براى او قرار داده كنار مى زنند. سپس امر ولايت و امامت با اوست تا وقتى كه ضربت بر سرش مى زنند، و در بهترين ماهها ماه رمضان كه قرآن در آن براى هدايت مردم و جدايى حق و باطل نازل شده با آن ضربت محاسنش خضاب مى شود. [ امالى صدوق: مجلس 24 ج 2.]

اما دخترم فاطمه

پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: اما دخترم فاطمه، او سيدة نساءالعالمين از اولين و آخرين است، و او پاره ى تن من و نور چشم من و ميوه ى قلب من و روح ميان دو پهلوى من و حوراء انسيه است.

هرگاه در محراب در پيشگاه پروردگارش مى ايستد، نورش براى فرشتگان آسمان مى درخشد چنانچه نور ستارگان براى اهل زمين مى تابد. خداوند عزوجل به فرشتگان مى فرمايد: «اى فرشتگان من، به كنيزم فاطمه سرور كنيزانم بنگريد كه در برابر من ايستاده و از خوف من تار و پودش مى لرزد و از قلب و جان به عبادت من روى آورده است. شاهد باشيد كه شيعيانش را از آتش امان دادم». و قتى من او را مى بنيم آنچه بعد از من به او مى گذرد يادآور مى شوم مثل اينكه مى بينم داخل خانه اش شده اند و حرمتش هتك و حقش غصب و از ارثش منع شده، و پهلويش شكسته، و كودك در رحمش سقط شده، و فرياد مى زند «يا محمداه» و جواب داده نمى شود، و كمك مى خواهد و كسى به دادش نمى رسد.

بعد از من همواره محزون و غمناك و گريان است. گاهى انقطاع وحى از خانه اش را بياد مى آورد و گاهى جدائى و هجران مرا متذكر مى شود، و در تاريكى شب از فقدان صداى من كه از بيدارى شب با قرآن مى شنيد، وحشت مى كند. سپس خود را كه در دوران پدر عزيز بود، خوار و ذليل مى بيند، و در اين هنگام خداوند او را با فرشتگان مانوس مى كند، و او را با آنچه به مريم بنت عمران گفتند ندا مى دهند: «اى فاطمه، خداوند تو را برگزيد و پاك گردانيد، و تو را بر زنان عالم برگزيد. يا فاطمه، براى پروردگارت دست به دعا برادر و سجده كن و با ركوع كنندگان ركوع بجا آور».

آنگاه درد و رنج او شروع مى شود و مريض مى گردد، و خداوند مريم دختر عمران را مى فرستد كه از او پرستارى كند و در بيمارى انيس و مونس او گردد. در اين هنگام مى گويد: «پروردگارا، من از زندگى خسته ام و از اهل دنيا ملول و ناراحتم. مرا به پدرم ملحق كن». خداوند او را به من ملحق مى كند.

او اول كسى از اهل من است كه به من ملحق مى گردد، و با حال حزن و ناراحتى و غم، و با حق غضب شده و شهيد بر من وارد مى شود. آنگاه مى گويم: «بارالها، كسى كه به او ستم كرده لعنت كن، و كسى كه حق او را غصب كرده عقاب كن، و كسى كه او را ذليل كرده ذليل گردان، و كسى كه آن چنان به پهلوى او زده كه سقط جنين كرده، در آتش جهنم مخلد ساز»، و فرشتگان به اين دعاها آمين مى گويند. [ امالى صدوق: مجلس 24 ج 2.]

اما فرزندان فاطمه

پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: حسن پسرم و فرزندم و پاره تنم و نور چشمم و روشنى دلم و ميوه قلبم است. او سرور و آقاى جوانان بهشت و حجت خدا بر امت است. امر او امر من، و سخن او سخن من است. كسى كه از او پيروى كند از من است، و كسى كه از او نافرمانى كند از من نيست. وقتى من به او مى نگرم آنچه از ذلت و خوارى بسيار بر او وارد مى شود به ياد مى آورم تا آنكه او با زهر جفا و عداوت كشته مى شود. در مرگ او فرشتگان هفت آسمان و همه چيز حتى پرندگان هوا و ماهيان دريا برايش گريه مى كنند. كسى كه به او بگريد چشمش كور نمى شود روزى كه چشمها كور مى شوند، و كسى كه براى او محزون شود قلبش محزون نمى شود روزى كه قلبها محزون مى شوند، و كسى كه او را در بقيعش زيارت كند قدمش بر صراط ثابت مى شود و نمى لغزد روزى كه قدمها مى لغزد.

اما حسين از من است و او پسرم و فرزندم و بهترين خلق بعد از برادرش است، و او امام مسلمين و صاحب اختيار مؤمنين و خليفه ى رب العالمين و پناه پناه جويان، و پناهگاه پناهندگان، و حجة خدا بر همه ى خلق است. او سيد و سرور جوانان اهل بهشت و باب نجات امت است. امر او امر من و اطاعت او اطاعت من است. كسى كه از او پيروى كند از من است و كسى كه نافرمانى او كند از من نيست. من وقتى او را مى بينم آنچه كه بعد از من به او روا مى دارند بياد مى آورم. گويا او را مى بينم كه به حرم من پناهنده شده و كسى او را پناه نمى دهد. من در خواب او را به سينه ام مى چسبانم و امر مى كنم كه از مدينه ى من هجرت كند و مژده ى شهادت به او مى دهم. او از مدينه به سوى سرزمين شهادت و قتلگاهش كربلا و زمين كشته شدن كوچ مى كند. گروهى از مسلمان او را يارى مى كنند. آنان در روز قيامت سروران شهداى امت من هستند. گويا او را مى بينم كه تيرى به سويش انداختند و از اسبش به زمين افتاد. بعد او را مانند گوسفند مظلومانه سر مى برند.

آنگاه پيامبر صلى الله عليه و آله گريست و كسانى كه در خدمت او بودند گريستند و صداى شيون آنان بلند شد. سپس فرمود: «بار الها، از آنچه بعد از من به اهل بيتم مى رسد به تو شكايت مى كنم». بعد پيامبر صلى الله عليه و آله وارد منزلش شد. [ امالى صدوق: مجلس 24 ج 2.]

منبع: اما دخترم فاطمه


نویسنده : علی ربّانی
تاریخ : یک شنبه 25 فروردين 1392
زمان : 9:38
از زبان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم


سلمان مى گويد: روزى به پيامبر صلى الله عليه و آله عرض كرديم: يا رسول الله، خليفه ى بعد از تو كيست؟ بفرماييد تا او را بشناسيم؟ فرمود يا سلمان، ابوذر و مقداد و ابوايوب انصارى را نزد من بياور. در اين هنگام ام سلمه همسر پيامبر صلى الله عليه و آله پشت در حجره بود.

حضرت فرمود: گواه باشيد و سخن مرا بفهميد كه على بن ابى طالب وصى و وارث من و قاضى دين من و ذخيره ى من است. اوست فارق بين حق و باطل و اوست امير و حكمران مسلمين و امام پرهيزگاران، و پيشواى سفيد چهرگان، و حامل لواء پروردگار عالم در محشر، خليفه ى بعد از من او و فرزندانش بعد از او است. سپس از پسرم حسين ائمه ى نه گانه كه آنان راهنمايان و هدايت شدگان تا روز قيامت هستند. از انكار امتم نسبت به برادرم و همدستى آنان بر عليه او و ستم آنان بر او و گرفتن حق او به خدا شكوه مى كنم.

سلمان مى گويد: عرض كرديم: يا رسول الله، اين خواهد شد؟ فرمود: بلى. بعد از آنكه از غيظ پر شد مظلوم كشته مى شود، و به اين مصائب و ستمها صبر مى كند. سلمان مى گويد: وقتى فاطمه عليهاالسلام اين سخنان را شنيد جلو آمد و با حال گريه پشت پرده قرار گرفت. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: دخترم چرا گريه مى كنى؟ عرض كرد: آنچه درباره ى پسر عمويت و فرزندانم گفتى شنيدم.

پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: به تو نيز ظلم مى شود و از حقت كنار زده مى شوى. تو اول كسى از خاندانم هستى كه بعد از چهل روز به من ملحق مى شوى، يا فاطمه، من در صلح و صفا هستم با كسى كه با تو در صلح و صفا است، و در ستيز هستم با كسى كه با تو در ستيز است. تو را به خداوند تعالى و به جبرئيل و به مؤمنين شايسته مى سپارم.

فاطمه عرض كرد: منظور از مؤمنين شايسته كيست؟ فرمود: على بن ابى طالب. [ اليقين سيد بن طاووس: ص 487 باب 195.]

منبع: اما دخترم فاطمه (سلام الله تعالی علیها) 



:: موضوعات مرتبط: مطالب و مباحث دینی و مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: مصائب از زبان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم,
نویسنده : علی ربّانی
تاریخ : یک شنبه 25 فروردين 1392
زمان : 9:14
179


 GONAH



:: موضوعات مرتبط: مطالب و مباحث دینی و مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: گناه, ثواب, موعظه, عکس مذهبی,
نویسنده : علی ربّانی
تاریخ : شنبه 24 فروردين 1392
زمان : 10:30
178 - فکر کردم تویی که می آیی. . .


 

 
 
هر که ، هر وقت ،حلقه بر در زد ،  فکر کردم تویی که می آیی
 
توی کوچه ، نسیم اگر پر زد، فکر کردم تویی که می آیی
 
اشتیاقم برای دیدن تو ، به زمستان شبیه کرد مرا
 
تو بهاری که غنچه تا سر زد ، فکر کردم تویی که می آیی
 
پرو بالی اگر کبوتر زد ، فکر کردم تویی که می آیی
 
از تمام غریبه ها که "برایم " ، شعر و شیرینی و گل آوردند
 
هر که حرف از گلی معطر زد، فکر کردم تویی که می آیی
 
تازه اینها که هیچ ـ وقتی مرگ ، با سراسیمگیش ،در را کوفت
 
وا نشد در ... و ... او مکرر زد ، فکر کردم تویی که می آیی
 

نویسنده : علی ربّانی
تاریخ : جمعه 23 فروردين 1392
زمان : 15:36
یک شعر خوب و پر مفهوم


 
ما را ز کورش و کی و جم اعتبار نیست
 
فخری به داریوش و به اسفندیار نیست
 
مرده است دور رستم و سیروس و کیقباد
 
ما را به جاهلیت آن دوره کار نیست
 
در سایه محمد و آل محمدیم
 
برتر از این برای بشر افتخار نیست
 
ابنای دین و سوره توحید و کوثریم
 
بر دل ز کفر و شرک و شرارت غبار نیست
 
اسلام، اعتقاد و نظام و هویت است
 
هر کس نداشت در دو جهان رستگار نیست
 
اندر دژ ولایت و حصن امامتیم
 
مانند این حصار به گیتی حصار نیست
 
ما امت عدالت و صلح و اخوتیم
 
در ما نفاق و شیطنتِ دیو سار نیست
 
از جاهلیت مجوس نگیریم رسم و راه
 
ما را به جز ولایت مهدی (ع) شعار نیست
 
اعلام «ان اکرمکم» باشد این پیام
 
در کیش ما به رنگ و نژاد اعتبار نیست
 
گر مدعی تلاش به توهین ما کند
 
با او بگو که از تو جز این انتظار نیست
 
تو باش و هفت خوان و خرافات و ترّهات
 
راهی که می‌ روی ره پروردگار نیست
 
زنده است دین احمد (ص) و قرآن و اهل بیت (ع)
 
اکمل از آن طریق سوی کردگار نیست
 
یارب رسان امام زمان منجی جهان
 
فرّخ، زمان او که در آن، کار عار نیست
 
پر می‌ کند ز عدل به امر خدا زمین
 
بهتر ز عصر دولت او روزگار نیست
 
آئین دین مداری و تقوی شود رواج
 
رسم فساد و شرب مدام و قمار نیست
 
مؤمن عزیز گردد و کافر شود ذلیل
 
مرد خدا به دوره او خوار و زار نیست

 


نویسنده : علی ربّانی
تاریخ : جمعه 23 فروردين 1392
زمان : 9:38
176


أَمَّن يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ وَيَجْعَلُكُمْ خُلَفَاء الْأَرْضِ أَإِلَهٌ مَّعَ اللَّهِ قَلِيلًا مَّا تَذَكَّرُونَ ﴿62نمل﴾

 يا [كيست] آن كس كه درمانده را چون وى را بخواند اجابت مى‏كند و گرفتارى را برطرف مى‏گرداند و شما را جانشينان اين زمين قرار مى‏دهد آيا معبودى با خداست چه كم پند مى‏پذيريد 

 


نویسنده : علی ربّانی
تاریخ : پنج شنبه 22 فروردين 1392
زمان : 12:7
اعتراف ماءمون به اولويت خاندان على


روزى ماءمون در مقام آن برآمد كه از امام اعتراف بگيرد به اينكه علويان و عباسيان در درجه خويشاوندى با پيغمبر با هم يكسانند، تا به گمان خويش ثابت كند كه خلافتش و خلافت پيشينيانش همه بر حق بوده است . اما مى دانيد نتيجه اين بحث چه شد؟ به جاى ماءمون ، اين امام بود كه موفق گرديد از او اعتراف بگيرد كه علويان به پيامبر اسلام نزديكتر مى باشند. بنابراين ، طبق منطق و باورداشت ماءمون و اسلافش بايد خلافت و رهبرى هم در دست علويان باشد و اما عباسيان همه غاصب و تجاوزگر بوده اند.
داستان از اين قرار بود كه روزى ماءمون و امام رضا (ع ) با هم گردش ‍ مى كردند. ماءمون رو به او كرده گفت :
اى ابوالحسن ، من پيش خود انديشه اى دارم كه سرانجام به درست بودن آن پى برده ام . آن اينكه ما و شما در خويشاوندى با پيغمبر يكسان هستيم و بنابراين ، اختلاف شيعيان ما همه ناشى از تعصب و سبك انديشى است .
امام فرمود:
اين سخن تو پاسخى دارد كه اگر بخواهى مى گويم وگرنه سكوت بر مى گزينم .

ماءمون اصرار كرد كه نه حتما نظر خود را بگو ببينم كه تو در اين باره چگونه مى انديشى ؟
امام از او پرسيد:
بگو ببينم اگر هم اكنون خداوند پيامبرش محمد را بر ما ظاهر گرداند و او به خواستگارى دختر تو بيايد، آيا موافقت مى كنى ؟
ماءمون پاسخ داد:
سبحان الله ، چرا موافقت نكنم مگر كسى از رسول خدا روى بر مى گرداند!
آنگاه بيدرنگ امام افزود:
بسيار خوب ، حالا بگو ببينم آيا رسول خدا مى تواند از دختر من هم خواستگارى كند؟
ماءمون در دريايى از سكوت فرو رفت و سپس بى اختيار چنين اعتراف كرد:

آرى به خدا سوگند كه شما در خويشاوندى بمراتب به او نزديكتريد تا ما(253).

253:كنز الفوائد، كراجكى / ص 166 الفصول المختارة من العيون و المحاسن / ص 15 و 16 بحار / 49 / ص 188 مسند الامام الرضا / 1 / ص 100.

منبع: زندگی سیاسی هشتمین امام حضرت علی ابن موسی الرضا علیه السلام تالیف:جعفر مرتضی حسینی ترجمه:دکتر سید خلیل خلیلیان 



:: موضوعات مرتبط: مطالب و مباحث دینی و مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: اعتراف ماءمون به اولويت خاندان على ,
نویسنده : علی ربّانی
تاریخ : چهار شنبه 21 فروردين 1392
زمان : 10:40
174- زینت زمین


 إِنَّا جَعَلْنَا مَا عَلَى الْأَرْضِ زِينَةً لَّهَا لِنَبْلُوَهُمْ أَيُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا ﴿7کهف﴾

در حقيقت ما آنچه را كه بر زمين است زيورى براى آن قرار داديم تا آنان را بيازماييم كه كدام يك از ايشان نيكوكارترند

وَإِنَّا لَجَاعِلُونَ مَا عَلَيْهَا صَعِيدًا جُرُزًا ﴿8کهف﴾

و ما آنچه را كه بر آن است قطعا بيابانى بى‏گياه خواهيم كرد.

 


نویسنده : علی ربّانی
تاریخ : چهار شنبه 21 فروردين 1392
زمان : 10:5
تو بندگی چو گدایان به شرط مزد نکن!


 

وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ ﴿56﴾

و جن و انس را نيافريدم جز براى آنكه مرا بپرستند 

مَا أُرِيدُ مِنْهُم مِّن رِّزْقٍ وَمَا أُرِيدُ أَن يُطْعِمُونِ ﴿57﴾

از آنان هيچ روزيى نمى‏خواهم و نمى‏خواهم كه مرا خوراك دهند

إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِينُ ﴿58 ذاریات﴾

خداست كه خود روزى بخش نيرومند استوار است.

تو بندگی چو گدایان به شرط مزد نکن

که دوست خود روش بنده پروری داند.         حافظ


نویسنده : علی ربّانی
تاریخ : دو شنبه 19 فروردين 1392
زمان : 9:0
172


 
برنامه روزانه يك مسلمان
بخشى از دعاى شماره 6 از صحيفه سجاديه :
يك مسلمان بايد برنامه روزانه اش چنين باشد:
1- به كار بستن كار خير.
2- دورى از شر و گناه .
3- شكر نعمتها
4- پيروى از سنت هاى الهى .
5- پرهيز از بدعتها.
6- امر به معروف .
7- نهى از منكر.
8- طرفدارى از مكتب اسلام .
9- نكوهش باطل و مبارزه با آن .
10- يارى حق و گرامى داشتن آن .
11- ارشاد و راهنمايى گمراه .
12- معاونت ناتوان (يارى رساندن به ناتوان ).
13- فريادرسى مظلوم .
14- نهايت استفاده از وقت .
منبع:بهترین زندگی در پرتو سخنان امام سجاد علیه السلام تالیف مسعود رضا(نوری)


نویسنده : علی ربّانی
تاریخ : یک شنبه 18 فروردين 1392
زمان : 9:19


.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.