اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و اهلک اعدائهم اجمعین

204


 روز صحرا و سماع است و لب جوی و تماشا 

در همه شهر دلی ماند که دیگر بربایی؟


نویسنده : علی ربّانی
تاریخ : شنبه 18 خرداد 1392
زمان : 12:34
عید مبعث مبارکباد


 بعثت پیامبر (صلّی الله و علیه و آله و سلّم)

 

بعثت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) یا برانگیخته شدن آن حضرت به مقام رسالت، مهمترین فراز از تاریخ اسلام بوده و نزول قرآن کریم نیز از این زمان آغاز می‌گردد. کلمه بعثت به معنای «برانگیخته شدن» بوده و در اصطلاح به مفهوم فرستاده شدن انسانی از سوی خداوند متعال برای هدایت دیگران می‌باشد.

همانطور که از روایات اسلامی و مطالعات تاریخی برمی‌آید، مسأله بعثت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در ادیان الهی با برخی از خصوصیات و نشانه‌ها، قبل از ظهور آن حضرت، مطرح بوده و بسیاری از اهل کتاب و پاره‌ای از اعراب مشرک نیز با آن آشنایی قبلی داشته‌اند. نوید و بشارت ظهور پیامبر خاتم (صلی الله علیه و آله و سلم)، به تصریح قرآن در تورات و انجیل ذکر گردیده و حضرت عیسی (علیه السلام) نیز پس از تصدیق توراتی که به حضرت موسی (علیه السلام) نازل شده بود، به برانگیخته شدن رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) بشارت داده است. همچنین در این کتب، حتی به خصوصیات رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و یارانشان نیز اشاره شده است.

بنابراین (و همانگونه که قرآن نیز ذکر می‌نماید) دانشمندان اهل کتاب، پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) را همچون نزدیکترین کسان خود می‌شناخته اند. با مراجعه به تاریخ می‌توان افراد زیادی را یافت که در انتظار ظهور و بعثت پیامبر خاتم (صلی الله علیه و آله و سلم)بوده‌اند و افرادی از میان آنها، حتی به امید دیدار پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به محل سکونت، مکان هجرت و یا حتی گذرگاه عبور و مرور آینده پیامبر هجرت کرده بودند که به عنوان نمونه، می‌توان به "بحیرای راهب" اشاره نمود.

بنابر این بعثت پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم)، حادثه‌ای بس بزرگ در سرنوشت هدایت بشری بوده و عظمت این امر سبب می‌شد که خداوند متعال به عنوان مقدمه این امر بزرگ، تربیت و پرورش آن حضرت را به عهده داشته و ایشان را برای آینده دشواری که در پیش رو داشتند، آماده سازد. به دنبال همین تربیت الهی بود که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در سالهای قبل از بعثت نیز حالات فوق العاده معنوی و مشاهدات روحانی داشته و نتیجتاً ایشان تمام این دوران را با پاکی و طهارت و معنویت سپری کرده‌اند. حضرت علی (علیه السلام) می‌فرمایند: "خداوند بزرگترین فرشته خود را از خردسالی پیامبر، همدم و همراه ایشان ساخت. این فرشته در تمام لحظات شبانه روز با آن حضرت همراه بود و او را به راههای بزرگواری و اخلاق پسندیده و شایسته رهبری می‌کرد."

پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به خاطر همین حالات معنوی و طهارت روحی، ناگزیر از وضع نابسامان مردم و از جهل و فسادی که بر جامعه آن روز و بویژه در شهر مکه حاکم بود، رنج می‌بردند. همچنین به منظور تفکر و عبادت در مکانی خلوت، مدتی محدود در سال را از آنها کناره می‌گرفتند و به کوه حرا (که در شمال شرقی مکه واقع است) می‌رفتند. این کناره‌گیری برای حُنَفا و برخی یکتاپرستان قبل از پیامبر نیز وجود داشته است. گویند عبدالمطلب، جد بزرگوار پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) پایه‌گذار این رسم بوده است. او به هنگام ماه رمضان برای خلوت و عبادت به کوه می‌رفت و مستمندانی را که از آنجا می‌گذشتند، اطعام می‌نمود.

در واقع می‌توان گفت که این خلوت‌گزینی، زمینه‌ای برای تقویت هرچه بیشتر حیات روحانی رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و مقدمه‌ای برای بعثت و نزول وحی به آن حضرت به شمار می‌رفته است.

در دوران این خلوت‌گزینی‌ها نیز همچون سایر مراحل گوناگون زندگی رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)، حضرت علی (علیه السلام) (که پرورش یافته در خانه پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و در دامان ایشان است)، پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) را همراهی می‌نمود و گاهی اوقات برای ایشان آذوقه و آب و غذا می‌برد.

پس از سپری شدن ایام عبادت، پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به مکه برگشته و پیش از اینکه به خانه خویش بازگردند، خانه خدا را طواف می‌نمودند.

این حالات همچنان ادامه یافت تا اینکه سن آن حضرت به چهل سالگی رسید و خداوند که دل ایشان را برترین و مطیع‌ترین و خاضع و خاشع‌ترین دلها در برابر خویش یافت، ایشان را مبعوث کرد و به پیامبری گرامی داشت، تا به وسیله قرآنی که آن را روشن و استوار گردانیده، بندگانش را از پرستش بر بتان خارج ساخته و به پرستش خویش هدایت کند.

 

نزول اولین وحی

به عقیده اکثر علمای شیعه، بعثت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در روز 27 ماه رجب، پنج سال پس از تجدید بنای کعبه، اتفاق افتاد و پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در این هنگام، چهل سال داشتند.

پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)، طبق رسم خویش چند روزی بود که برای عبادت و تفکر به غار حرا آمده بودند. در روز بیست و هفتم ماه رجب بود که جبرئیل (یکی از چهار فرشته مقرب الهی و مأمور ابلاغ وحی از جانب پروردگار به پیامبران) به سوی ایشان نازل شد. او بازوی پیامبر را گرفت و تکان داد و گفت: ای محمد بخوان. پیامبر فرمود: چه بخوانم؟ جبرئیل آیات آغازین سوره علق را از جانب خداوند نازل نمود:

"بسم الله الرحمن الرحیم. اقرأ باسم ربک الذی خلق. خلق الانسان من علق. اقرأ و ربک الاکرم. الذی علم بالقلم. علم الانسان مالم یعلم. به نام خداوند بخشنده مهربان. بخوان به نام پروردگارت که بیافرید. آدمی را از علق بیافرید. بخوان و پروردگار تو ارجمندترین است. خدایی که به‌وسیله قلم آموزش داد و به آدمی آنچه را که نمی‌دانست، آموخت."

همراه اولین نزول وحی و در لحظه بعثت، حوادثی بزرگ اتفاق افتاد که از آن جمله می‌توان به شنیده شدن صدای ناله‌ای اشاره نمود. حضرت علی (علیه السلام) در این باره می‌گوید: "صدای ناله شیطان را در هنگام نزول اولین وحی به آن حضرت شنیدم. عرضه داشتم: "یا رسول الله این ناله چیست؟" فرمود: "این شیطان است که از اطاعت شدن مأیوس و ناامید شده و چنین به ناله در آمده است." سپس رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) اضافه فرمود: "تو می‌شنوی آنچه را من می‌شنوم و می‌بینی آنچه را که من می‌بینم الا اینکه تو مقام نبوت نداری و فقط وزیر و کمک کار من هستی و از راه خیر جدا نمی‌شوی."

همانطور که قبلاً نیز بیان شد، حضرت علی (علیه السلام) در مواقع مختلف از جمله در دوران خلوت‌گزینی‌های پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) همراه حضرت بوده‌اند و این سخن امام علی (علیه السلام) در نهج البلاغه نیز به طور خاصی بیان می‌دارد که ایشان در لحظه نزول اولین وحی، در کنار پیامبر حضور داشته‌اند. البته مطالعات تاریخی بیان می‌نماید که تنها شخصی که در آن لحظات، پیامبر را همراهی نموده، امام علی (علیه السلام) بود و احدی جز ایشان، ادعای همراهی رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در آن لحظات را ننموده است. جبرئیل پس از انجام وظیفه خود و ابلاغ آیات الهی، بار دیگر به آسمان بازگشت.

 

پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) پس از نزول اولین وحی

همانطور که در قسمتهای پیشین اشاره شد، قبل از بعثت، به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) الهاماتی می‌شد و ایشان حالات فوق العاده‌ای داشتند. اما کیفیت نزول اولین وحی بر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و موضوع آن، به‌طور کلی با الهامات قبل از بعثت ایشان متفاوت بود. و این امر سبب شد تا حالات روحی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و در نتیجه حالات جسمانی ایشان تغییر نماید. برای این تغییر حالت دو دلیل را می‌توان برشمرد:

اولاً ایشان در هنگام نزول اولین آیات قرآن، عظمت و جلال خداوند را هرچه بیشتر احساس کردند.

ثانیاً در هنگام بعثت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بار بزرگ رسالت به عهده ایشان نهاده شد و پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در شرایطی موظف به ابلاغ رسالت الهی خویش به مردم گشتند که جزیرة العرب را اوضاع نابسامان اجتماعی فراگرفته بود و در چنین شرایطی واضح بود که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) پس از ابلاغ دعوت خویش نه تنها مورد تکذیب و تهمتهای ناروا و آزار و اذیت مشرکین قرار می‌گرفتند، بلکه آنان در مسیر رسیدن پیام پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به سایر مردم موانع بسیاری را ایجاد خواهند نمود. مجموعه این عوامل باعث دگرگونی حالت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) شد. اما خداوند نیز در این شرایط پیامبرش را تقویت نمود و ایشان را برای به انجام رساندن مسئولیت عظیم رسالتش، بیش از پیش آماده ساخت.

 

بازگشت از کوه حرا

پس از این پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) از کوه پایین آمدند و به سمت مکه و خانه خویش عازم شدند. هنگامیکه به خانه رسیدند ماجرای بعثت خویش را برای همسر گرامیشان حضرت خدیجه (سلام الله علیها) بازگو نمودند. خدیجه (سلام الله علیها) نیز که در سالهای همسری با پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) آثار بزرگی و پیامبری در ایشان را دیده بود، گفت:

"به خدا دیرزمانی است که من در انتظار چنین روزی، بسر برده‌ام، و امیدوار بودم که روزی تو رهبر خلق و پیغمبر این مردم شوی."

 

نزول سوره مدثر

در همین روزهای آغازین بعثت رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) بود که در هنگام استراحت ایشان، جبرئیل برای بار دیگر بر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نازل شد و آیات نخستین سوره مدثر را بر ایشان خواند که:

"بسم الله الرحمن الرحیم، یا ایها المدثر، قم فأنذر، و ربک فکبر و ثیابک فطهر و الرجز فاهجر و لاتمنن تستکثر و لربک فاصبر

به نام خداوند بخشنده مهربان،ای کسی که جامه به خود پیچیده ای، برخیز و قوم خود را از عذاب خدا بیم ده و خدا را به بزرگی یاد کن و لباست را پاکیزه دار و از ناپاکی دوری گزین و بر هرکس احسان کنی ابداً منت نگذار و برای خدا صبر پیش گیر"

می‌توان گفت مفاد این سوره این است که از این پس، پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) باید پیوسته به فکر بیم دادن مردم از نافرمانی خداوند بوده و لحظه‌ای از آن غافل نباشد و بدین گونه بود که اولین آیه‌های کتاب آسمانی دین اسلام به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)نازل شد و ایشان از جانب خداوند به مقام رسالت برگزیده شدند.

 

نخستین مسلمانان

همانطور که قبلاً به آن اشاره شد، حضرت علی (علیه السلام) به دلیل نزدیکی با پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در غار حرا، همراه ایشان بوده‌اند که لحظه نزول اولین وحی هم یکی از آن مواقع بوده است. پس بسیار طبیعی به نظر می‌رسد که حضرت علی (علیه السلام) که از نزدیک این وقایع عظیم و مبعوث شدن پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در غار حرا، از جانب خداوند متعال را نظاره‌گر بوده‌اند، در آنجا به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) ایمان آورده و به عنوان اولین مسلمانان، چه در میان زنان و چه در میان مردان یاد شوند.

خود ایشان نیز در چندین خطبه (در نهج البلاغه) که در حضور عموم مسلمانان و بیشتر اصحاب پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) ایراد می‌شد، می‌فرمایند: "من بر فطرت یکتاپرستی متولد شدم و از دیگران به ایمان و هجرت سبقت گرفتم."

همچنین می‌فرمایند: "هیچکس قبل از من به دعوت حق روی نیاورده است."

در مورد اولین زن مسلمان نیز باید گفت که به اتفاق عموم مورخان اسلام، حضرت خدیجه (سلام الله علیها) اولین زن مسلمان بوده‌اند، چون پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) پس از مبعوث شدن با اولین کسی که برخورد داشته‌اند، حضرت خدیجه (سلام الله علیها) بوده، ضمناً، همانطور که در قسمتهای قبل نیز بدان اشاره شد، ایشان در گفتار خویش تلویحاً پیامبری پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را تصدیق نموده اند.

بعد از این دو بزرگوار می‌توان به ابوذر غفاری که جزو اولین مسلمانان بوده نیز اشاره کرد.

 

بعد از بعثت

پس از بعثت رسول خدا، جبرئیل از آسمان فرود آمد، آبی از آسمان آورد و طریقه وضو گرفتن و رکوع و سجود را به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) آموخت. همچنین سایر احکام و مسائل شرعی نیز توسط جبرئیل بتدریج بر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نازل می‌شد. رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) نیز این احکام را به نخستین مسلمانان آموزش داده و آنها هم این اعمال را انجام می‌دادند. به عنوان مثال در مورد نماز باید گفت که حضرت علی (علیه السلام) و حضرت خدیجه (سلام الله علیها) که اولین نمازگزاران بودند پشت سر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به جماعت ایستاده و نماز را اقامه می‌کردند. گفته می‌شود آنها نماز ظهر را در کنار کعبه می‌خواندند ولی در مواقع دیگر در جاهای دیگر این فریضه را بجای می‌آوردند تا قریشیان متوجه آنها نشوند.

در این مدت رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) بتدریج کار دعوت پنهانی خویش را آغاز کردند که مشروح آن در قسمتهای آینده خواهد آمد.

منبع


نویسنده : علی ربّانی
تاریخ : جمعه 17 خرداد 1392
زمان : 10:45
202


 علی علیه السلام فرمود :

یا کُمیل ! ما مِن حَرَکَه إلّا و َ أَنتَ مُتاج فیها إلی مَعرِفَه

ای کمیل ! هیچ حرکتی نیست جز این که تو در ان حرکت به معرفت نیاز داری .

2 . همچنین فرمود :

لاتَُستَعظِمَنَّ أَحَدا حَتّی تَستکشَفَ مَعرِفَتهُ

هیچ انسانی را بزرگ مشمار تا آنگاه که میزان معرفت او را به دست بیاوری .

3 . امام صادق از پدرش امام باقر نقل کرد که حضرت فرمود :

إِنّیِ نَظَرتُ فِی کَتاب لَعَلی عَلیه السلام فَوَجَدتُ الکِتابِ : إِنَّ قیمَه : کُلّ ِ امرِی و قَدرَ مَعرِفَتُهُ

من در کتابی از علی علیه السلام نگاه کردم و در کتاب یافتم که نوشته بود : ارزش و بهای هر انسانی و جایگاه و منزلت او به میزان معرفت او است .

4 . امام صادق فرمود :

إِذا کانَ یَومُ القِیامَهِ وُزّ ِنَ مِدادُ العُلَماءِ بِدِماءِ الشّهَداءِ فَیَرَجَّحُ مِدادُ العُلَماءِ عَلی أشماءِ الشُّداءِ

آن گاه که روز روز قیامت برپا گردد مداد دانشمندان با خون شهیدان سنجیده می شود ، و مداد دانشمندان بر خون شهیدان برتری می یابد .

5 . پیامبر خطاب به علی علیه السلام فرمود :

یا عَلیُّ ! نَومُ العالِمِ أَفضَلُ مَن عَبادَهِ العابِدِ ، یا عَلیَّ!رَکعَتانِ یُصلّیهُما العالِمُ أَفضلُ مِن سَبعینَ یُصلّیها

العابِدُ

فرمود : ای علی : خواب یک دانشمند ] دانا به علوم دینی [ برتر از عبادت عابد است . ای علی ! دو رکعت نماز که آن را دانشمند بخواند برتر از هفتاد رکعت نماز است که آن را عابد بخواند .


نویسنده : علی ربّانی
تاریخ : پنج شنبه 16 خرداد 1392
زمان : 23:37
چند عکس از کوچه ای در تری دی مکس 3Ds MAX


نرده پنجره

نرده تراستون میخواهید این شکلی باشه؟!

کوچه خاطره ها

کوچه پله ، پله خوبه چون ماشین توش نمیاد ، بده ، برا پیرها و بچه ها و بارش برف و سرسره بازار !

غروب

غروبش هم لابد این ریختی میشه.

درباره 3Ds MAX تری دی مکس و AutoCAD دوستان سوال داشتین در حد توان میتونم جواب بدم .

جالبه : تا حالا کسی رو ندیدم تو سه بعدی اتوکد مثل خودم ماهر باشه.

در تری دی مکس هیچ ادعایی نمیتونم فعلا داشته باشم چون واقعا دریاست و خیلی ها ماهرند و مشغولند.



:: موضوعات مرتبط: اتوکد و 3 بعدی و دانلود، ،
:: برچسب‌ها: تری دی مکس, AUTOCAD اتوکد , 3Ds MAX,
نویسنده : علی ربّانی
تاریخ : یک شنبه 12 خرداد 1392
زمان : 15:27
پاسخ به سه سوال خانم مهندس مستوری


نحوه اتصال محیط دایره به خط:

پس از رسم خط و دایره دلخواه عبارت OS را تایپ کرده اینتر را میزنیم در کادر ظاهر شده دو گزینه QUADRANT  و NEAREST را تیک میزنیم و OK را کلیک میکنیم .

OS

با استفاده از دستور MOVE دایره را از یکی از نقاط قطبی (موقعیت ساعت 12-6-9-3 را نقاط قطبی گویند.) گرفته  و حرکت میدهیم و به خط مماس میکنیم .

مماس قطبی

در تصویر بالا از نقطه قطبی موقعیت ساعت 12 گرفته و دایره را به خط مماس نمودیم.

شکل نقاط قطبی در کمک رسمها لوزی است مثل تصویر زیر

کوادرنت

برای مماس کردن محیط دایره به خط میتوان از نزدیک ترین نقطه روی محیط دایره و روی خط هم استفاده کرد .

نزدیکترین نقطه

در تصویر بالا با استفاده از دستور MOVE یک نقطه (NEAREST= نزدیکترین نقطه که روی محیط دایره قرار دارد) از محیط دایره را انتخاب و با خط مماسش کردیم.

نحوه محاسبه مساحت چند ضلعی

ابتدا چند ضلعی را رسم میکنیم و انتخابش میکنیم سپس عبارت PR  را تایپ کرده اینتر میزنیم کادر PROPERTIES ظاهر می شود مساحت چند ضلعی انتخاب شده روبروی عبارت AREA  در کادر ظاهر شده است .

مساحت

نحوه رسم خطی به موازات خط دیگر و به فاصله 5 متر

خط را رسم نموده و با آیکن دستور OFFSET را میزنیم یا حرف O  را تایپ کرده اینتر میزنیم مسافت دلخواه را ( در مثال سوال،  5 متر ) وارد کرده اینتر میزنیم خط موجود را انتخاب کرده و در سمتی ( چپ،راست ،بالا یا پائین) که میخواهیم خط جدید ایجاد شود ، کلیک میکنیم و ایجاد میشود.

موازی



:: موضوعات مرتبط: اتوکد و 3 بعدی و دانلود، ،
:: برچسب‌ها: اتوکد, دانلود فایلهای اتوکد, پاسخ به سوالات اتوکد ,
نویسنده : علی ربّانی
تاریخ : یک شنبه 12 خرداد 1392
زمان : 14:52
ماه رجب است.


 روایت اول

امام باقر علیه السلام فرمود: هر کس یک روز از رجب را روزه بگیرد خواه از ابتدا، خواه از وسط و خواه از پایان این ماه، خداوند بهشت را بر او واجب می گرداند(1) و خداوند در روز قیامت او را در رتبه ما و در کنار ما قرار می دهد و هر کس دو روز از این ماه را روزه بگیرد به او گفته می شود اعمالت را از نو شروع کن(2) زیرا تمام گناهان گذشته تو آمرزیده شد و هر کس سه روز از ماه رجب را روزه بگیرد به او گفته می شود گناهان گذشته و آینده تو بخشیده شد(3) و تو اجازه داری دوستان و آشنایان گنهکار خود را شفاعت کنی و هر کس هفت روز از این ماه را روزه بگیرد هفت در از درهای جهنم(4) بر روی او بسته می شود و هر کس که هشت روز آن را روزه بگیرد هشت در بهشت به رویش باز می شود و به او گفته می شود: از هر دری که دوست داری وارد شو.[1]

 


أَوْجَبَ اللهُ لَهُ الْجَنَّةَ: این وجوب به معنای لزوم مقتضی است. این فراز که روایات فراوان دیگری به چشم می خورد معنایش این است که اگر کسی این کار را انجام داد و مانع جدی[2] هم در راه ورودش به بهشت وجود نداشت او حتما وارد بهشت خواهد شد

 


شرح چند فراز این روایت:


1- أَوْجَبَ اللهُ لَهُ الْجَنَّةَ: این وجوب به معنای لزوم مقتضی است. این فراز که روایات فراوان دیگری به چشم می خورد معنایش این است که اگر کسی این کار را انجام داد و مانع جدی[2] هم در راه ورودش به بهشت وجود نداشت او حتما وارد بهشت خواهد شد.

 

2- اسْتَأْنِفِ الْعَمَلَ: عمل را از سر بگیر هرگز به معنای بطلان عبادات و اعمال صالحی که در کارنامه فرد ثبت و ضبط است نمی باشد؛ بلکه به معنای چشم پوشی از اشتباهات گذشته و دادن مهلتی دوباره به فرد است تا در مسیر بندگی دوباره گام بردارد.

 

3- قَدْ غُفِرَ لَكَ مَا مَضَى وَ مَا بَقِیَ: بخشش گناهان گذشته نیاز به توضیح ندارد بر خلاف بخشش گناهان آینده که قدری سوال برانگیز است و این شبهه را به ذهن القاء می کند که خدا با این بشارت خیال فرد را از گناهان آینده راحت کرده و غیر مستقیم به او چراغ سبزی نسبت به انجام آنها نشان داده است.

 

اما این تصور با بسیاری از مسلمات قرآنی و روایی ناسازگار است. معنای بخشش پیشاپیش این است که اگر فرد این عبادت را به درستی انجام داد این زمینه برای او فراهم می آید تا خدا از لغزشهای آینده او که حق الناس نیست و ریشه در عناد او با دین و دینداری ندارد در گذرد.

 

این مورد هم مانند فراز اول، در حد زمینه و اقتضاء است و زمانی به وقوع می پیوندد و حتمی می شود که مانعی در راه وقوعش وجود نداشته باشد.

 

4- أُغْلِقَتْ‏ عَنْهُ أَبْوَابُ النِّیرَانِ السَّبْعَةُ: بنا بر گزارش قرآن کریم جهنم هفت در دارد؛ «لَها سَبْعَةُ أَبْوابٍ.»(44/حجر) بر این اساس معنای بسته شدن درهای هفتگانه این می شود که به روی چنین شخصی تمام درهای جهنم بسته می شود.

 

نکته: این درها بسته می شوند تا زمانی که این شخص با سوء رفتار خود بار دیگر یک یا چند در از درهای جهنم را به روی خود باز کند.

منبع:تبیان



:: موضوعات مرتبط: مطالب و مباحث دینی و مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: رجب, ماه رجب, اعمال مستحب رجب المرجب, رجب الاصب,
نویسنده : علی ربّانی
تاریخ : یک شنبه 22 ارديبهشت 1392
زمان : 11:50
دل نوشته ای چند!!


 سلامی چو بوی خوش آشنایی 

بدان مردم دیده روشنایی 

درودی چو نور دل پارسایان 

بدان شمع خلوتگه پارسایی

زندگی باز جاریه و ادامه داره , من و تو میخواهیم با این جویبار جاری لحظه ها چیکار کنیم؟

مثل شیر آبی میمونه که باز شده و داره میریزه , نمیتونیم ببندیمش ولی میتونیم بخوریم و به دیگران بخورونیم و دوش بگیریم یا دلامون رو آبیاری کنیم.

اینکه من و شما هدفی داشته باشیم و در راه رسیدن بهش تلاش کنیم خیلی لازم و ضروریه.

این هدفها نیستند که بزرگ و کوچکند این انسانها هستند که بزرگ و کوچکند.

آدمها بسته به آرمانها و اهدافی که در سر دارند ارزشگذاری میشن تو زندگیشون و در روابطشون.

هر احساسی نسبت به خودت داشته باشی دیگران هم همان احساس رو نسبت بهت خواهند داشت.

من خودم را دوست دارم 

من خودم را بخشیدم 

شما هم اول خودتون و گذشته تون رو ببخشید تا سبک بارتر رو به آینده تون قدم بردارید.

زندگی رو سخت نگیریم قدر داشته هامون رو بدونیم و برای رسیدن به خواسته هامون تلاش بکنیم بدون ذره ای دلشوره نسبت به "نکنه" ها

بدون نگرانی نسبت به چیزی که میخواد اتفاق بیفته یا میخواهیم اتفاق بیفته 

من و تو نمیتونیم 100 درصد آینده مون رو پیش بینی کنیم 

ولی میتونیم هرکاری از دستمون برمیاد براش بکنیم 

اینکه باید تلاش کنیم شکی درش نیست.

تلاش امیدوارانه نه تلاش مذبوحانه و مدل قربانی.

بی چشمداشت دوست داشته باشیم 

بی ریا خدا را پرستش کنیم خدایی که وسوسه درونی همه ما رو میدونه 

خدایی که از رگ گردن به ما نزدیک است.

خیر و نیکی و برکت و دوستی و صفا و خوشبختی رو برای همه بخواهیم تا نصیب خودمون هم بشه .

هر از گاهی هم با امام زمانمون (عجل الله تعالی فرجه الشریف)حرف بزنیم که :

درسته از چشممون پنهانی ولی به یادت هستیم

اماما ! در حکم پدر امتی بچه ها بدی میکنن تو خودت بزرگواری و کریمی خودت دعامون کن چنانکه همیشه دعاهای تو دفع  بلا کرده از ما .

اماما ! دعامون کن خدا توفیق عبادت بی غل و غشش رو نصیب همه مون بکنه و توفیق بده نسبت به شما خاندان رسالت و امامت و طهارت معرفت پیدا کنیم .

شما ولی نعمت همه عالم هستی و واسطه فیض این عالمید. 

زمین و زمان به امر و اطاعت شما هستند.

شما واجب الاطاعه هستید.

زمین از خلیفه خدا خالی نیست .

خدا خوب میداند کجا خلافتش را قرار دهد.

عجل الله تعالی فرجک الشریف و سهل الله تعالی مخرجک.

اللهم عجل  لولیک الفرج و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و المستشهدین بین یدیه.

سری که سر سربازی در راه تو را نداشته باشد نباشد بهتر است 

جانی که جانانش تو نباشی مباد .

ارزش زندگی به خوردن و خوابیدن و تولید نسل و مردن و رفتن نیست .

ارزش زنده بودن و زندگی کردن به اینه که حقی زنده بشه و باطلی پاک بشه .

خدایا دوستت دارم.

خدایا قلب نازنین آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف رو از ما راضی و حشنود قرار بده 

برما با رضایت ایشان از ما منت نه.

ما را از شهادت طلبان در رکاب حضرتش به طیب خاطرمان قرار ده .

خدایا دشمنان اسلام و مسلمین را خوار و ذلیل گردان 

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و اهلک اعدائهم اجمعین.

الحمد لله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة علی ابن ابیطالب علیه السلام.



:: موضوعات مرتبط: دل نوشته و خودمانی، ،
:: برچسب‌ها: دل نوشته ,
نویسنده : علی ربّانی
تاریخ : جمعه 20 ارديبهشت 1392
زمان : 12:57
شجاعت امام علی علیه السلام


در وصف خوبیهای امام علی (ع) هرچه گفته اند و بگویند کم است. احادیث بسیاری از رسول اکرم (ص) نشانگر آن است که امیرالمومنین علی (ع) بهترین فرد تاریخ انسانیت و با تقواترین انهاست. در عدالت، شجاعت، کرامت، عبادت، رشادت، عالم بودن، رستگاری، فصاحت، بلاغت و بسیاری دیگر از صفت های امام علی (ع) کتابها و مقاله های بسیاری نوشته شده است. سخنان بزرگان دین و علم در طول تاریخ نشان از مجبوبیت علی نزد مسلمان و غیر مسلمان دارد.

در اینجا تنها به مختصری درباره شجاعت علی (ع) اکتفا می کنیم. شجاعتی که همواره برای کسب رضای خداوند مهربان و کمک به بندگان او مورد استفاده قرار می گرفت. باشد که در مجال دیگری قطره ای دیگر از خوبیهای علی (ع) را یادآور شویم.


قوت قلب على علیه السلام كه از ایمان و یقین وى سرچشمه مى‏گرفت در هیچ ‏بشرى دیده نشده است، روزى در جنگ صفین به چهره خود نقاب زده و به صورت یك فرد ناشناس در جلو صفوف شامیان مبارز می‌طلبید پس از آنكه گروهى از مبارزان شام را به خاك هلاكت افكند معاویه به عمرو عاص گفت: این شجاع قوی‌دل كیست؟

عمرو گفت یا عبدالله ابن عباس است! و یا خود على است معاویه گفت چگونه میتوان تشخیص داد؟


عمرو گفت: ابن عباس مرد شجاعى است ولى در مقابل حمله عمومى سپاه به این انبوهى نمیتواند مقاومت كند تمام سپاهیان را فرمان حمله بده. كه از جاى بجنبند و به این جنگجو حمله كنند اگر رو گردانید ابن عباس است و اگر ثابت و پا بر جا ماند على است زیرا على از تمام عرب اگر به مقابله‏اش برخیزند رو نمیگرداند چه رسد به سپاه تو.

معاویه براى آزمایش فرمان حمله عمومى داد و تمام سپاه او به حركت در آمد اما آن مبارز چون كوه آهنین در جاى خود ثابت و برقرار بود آنگاه فهمیدند كه على علیه السلام است پیكار میكند لذا فرمان عقب نشینى دادند.

وقتى صداى على علیه السلام در میدانهاى جنگ بلند می‌شد دل و زهره قهرمانان آب می‌گردید و لرزه بر اركان وجود آنها می‌افتاد. در جنگهاى جمل و صفین غالب اوقات یك تنه خود را بر سپاهیان مخالف میزد و صفوف آنها را متلاشى كرده و پراكنده میساخت.

به تصدیق دوست و دشمن على علیه السلام كرار غیر فرار و اسدالله الغالب و غالب كل غالب بود،زره آن حضرت كه به منزله لباس جنگ او بود مانند پیشبندى فقط با چند حلقه در شانه‏هاى او به هم وصل میشد و به كلى فاقد قسمت پشت بود علت این امر را از وى سؤال كردند فرمود: من هرگز پشت به دشمن نخواهم نمود در این صورت احتیاجى به پشت بند زره ندارم. سعدى گوید: مردى كه در مصاف زره پیش بسته بود تا پیش دشمنان نكند پشت بر غزا در یكى از جنگها فرماندهان على علیه السلام از آن حضرت پرسیدند كه اگر جنگ مغلوبه شد و صفوف ما از هم پاشیده شد ما بعدا شما را كجا پیدا كنیم خوبست قبلا نقطه الحاقى تعیین شود تا همه به آن نقطه گرد آیند. على علیه السلام فرمود شما مرا در هر كجا رها كنید من در همانجا خواهم بود و از جاى خود تكان نخواهم خورد.



یكى از اصحاب على علیه السلام خدمت آن حضرت عرض كرد كه براى میدانهاى جنگ اسبى تندرو و چالاك ابتیاع كنید كه چنین اسبى صاحب خود را در مهلكه‏ها نجات می‌دهد على علیه السلام فرمودمن هرگز از جلو دشمن فرار نخواهم كرد تا با اسب تند رو از ورطه خطر دور شوم و دشمن فرارى را نیز تعقیب نخواهم نمود تا بخواهم زودتر به او برسم بنا بر این مركب من هر چه باشد اهمیتى ندارد.



ابن ابى الحدید گوید: على علیه السلام شجاعى بود كه نام گذشتگان را محو كرد و محلى براى آیندگان باقى نگذاشت، در قوت ساعد و نیروى بازو نظیرى نداشت و یك ضربت او براى قوى‏ترین شجاعان مرگ و هلاكت را پیش می‌آورد چنانكه هیچ مبارزى از دست او جان سالم بدر نبرد و شمشیرى نزد كه احتیاج به دومى داشته باشد و هر رزمجوى دلاورى را كه می‌كشت تكبیر می‌گفت و در لیلة الهریر شماره تكبیراتش به 523 رسید و معلوم گردید كه 523 نفر از ابطال نامى را در آن شب به دیار عدم فرستاده است. در جنگ احد پس از آن كه مردان رزمى قبیله بنى عبد الدار به دست آن حضرت كشته شدند غلامى از آن قبیله كه حبشى بود و صواب نام داشت در حالی كه بسیار خشمگین و دهانش كف زده بود سوگند یاد كرد كه به جاى كشته شدگان قبیله خود شخص محمد صلى الله علیه و آله را خواهم كشت! این غلام ضمن اینكه شجاع بود جثه بزرگى هم داشت لذا مسلمین از او ترسیدند و جرأت مبارزه با او را نداشتند، على علیه السلام چنان ضربتى بر او زد كه او را از كمر دو نیم نمود به طوری كه بالا تنه‏اش به زمین افتاد و نیم پائین در حال ایستاده ماند هر دو لشگر متعجب و مبهوت شدند.



در تمام جنگها مجاهد فى سبیل الله بود و اندوه و پریشانى مسلمین با وجود وى زائل میگشت، وقتى دست به قبضه ذوالفقار میبرد پیروزى مسلمین محرز و مسلم میشد و هنگامی كه پیغمبر صلى الله علیه و آله را از طرف مشركین غم و اندوهى می‌رسید و سپاهیان مخالف براى قتل او تصمیم میگرفتند وجود على علیه السلام باعث برطرف شدن غم و اندوه پیغمبر می‌گردید و به همین جهت او را الكاشف الكرب عن وجه رسول الله گفتند.



شجاعت و نیروى بازوى على علیه السلام اظهر من الشمس بود و مخالفین و دشمنانش نیز او را به شجاعت می‌ستودند، مشهور است كه با دو انگشت سبابه و وسطى گردن خالد بن ولید را فشار داد به طوری كه خالد نعره زد و نزدیك به هلاكت بود. در غزوات پیغمبر صلى الله علیه و آله بسیار اتفاق افتاده بود كه على علیه السلام در مقابل دشمنان ایستادگى كرده بود و اگر آن حضرت نبود كار مسلمین یكسره می‌شد.



در قاموس زندگانى على علیه السلام كلمه ترس معنى و مفهومى نداشت او نه از جنگ میترسید و نه از مرگ وحشت میكرد در سراسر زندگانى خود با مرگ و خطر هم آغوش بود و بارها میفرمود : والله لابن ابیطالب آنس بالموت من الطفل بثدى امه؛ به خدا سوگند پسر ابیطالب به مرگ بیشتر از طفل شیرخوار به پستان مادرش مأنوس و مشتاق است.



مصدر: www.tebyan.net 

منبع


نویسنده : علی ربّانی
تاریخ : پنج شنبه 19 ارديبهشت 1392
زمان : 19:20
آستان رضا علیه السلام


 
ز آستان رضايم خدا جدا نكند من و جدايى از اين آستان خدا نكند
به پيش گنبد زرينش آفتاب منير ز رنگ زردى خود دعوى بها نكند
به صحن او نكند كس به دل هواى بهشت مگر كسى كه زروى رضا حيا نكند
ز درگه كرمش دست التجا نكشم گدا كه دامن صاحب كرم رها نكند
به نزد حق نبود هيچ طاعتى مقبول از آن كسى كه رضا را زخود رضا نكند
شها به زائر خود داده اى تو وعده لطف كجا به گفته خود چون تويى وفا نكند

 

منبع : 53 داستان از کرامات حضرت رضا علیه السلام - موسی خسروی


نویسنده : علی ربّانی
تاریخ : یک شنبه 15 ارديبهشت 1392
زمان : 18:32
شفای مریض توسط خانم رقیه علیها سلام


حاج ميرزا احمد رضائيان - كه از اخيار مشهد است گفت : در حدود سى سال قبل ، سيدى به نام سيد حسن ، در انتهاى بست پائين خيابان ، كنار مغازه ام بساط خرازى داشت .

روزى گفت : دختر سه ساله ام ، بى بى صديقه ، سخت مريض است . روز ديگر پرسيدم : حال بى بى صديقه چطور است ؟ گفت : حالش ‍ خوب نيست ؛ به طورى كه هيچ اميدى به زنده ماندنش ندارم ؛ لذا تصميم دارم كه تا از حالش ‍ خبرى ندهند به خانه نروم .

من چون او را خيلى پريشانحال ديدم ، به او پيشنهاد كردم كه در حرم حضرت رضا عليه السلام ميان نماز ظهر و عصر به حضرت رقيه عليه السلام متوسل شو تا دخترت شفا يابد.

سيد حسن ، مثل هميشه براى اداى نماز به حرم رفت ؛ ولى نمازش بيش از روزى قبل به طول انجاميد.

در بازگشت از او پرسيدم : متوسل شدى ؟ گفت ، ميان دو نماز خيلى گريه كردم ؛ سپس ‍ ديدم دختر هفت هشت ساله اى عربى از داخل ايوان طلا به طرف من آمد و گفت :

آقا سيد حسن سلام عليكم - حال بى بى صديقه چطور است ؟

گفتم : حالش خيلى بد است ؛ به گونه اى كه امروز تصميم دارم به خانه نروم . سپس فرمود: من - الان - كه آنجا بودم - او را ناراحت نديدم .

گفتم : حالش طورى بود كه توان حركت نداشت ؛ سپس پرسيد: شما به كه متوسل شديد؟

گفتم : به حضرت رقيه عليه السلام .

گفت :ايشان سلامت او از خداى تعالى خواست و خدا هم او را شفا داد. و دليل بهبودش هم اين است كه اگر به خانه برگردى ،بى بى صديقه ،در را به رويت باز خواهد كرد.

پس از آن با خود گفتم : شايد او بچه همسايه ام بود، زود به داخل حرم رفتم تا والدينش را ببينم ، ولى دختر عربى يا شخص ديگرى را نديدم .

من به او گفتم : آن دختر خانم ، خود حضرت رقيه عليهاالسلام بوده است . چنانچه به خانه ات برگردى او را سالم خواهى ديد.

او به خانه اش رفت و سه ساعت بعد از ظهر لبخندزنان بازگشت .

به او گفتم : خيلى ! گفت : آرى ؛ من در حين مراجعت به خانه وقتى پشت در رسيدم به جاى صداى گريه و شيون بى بى صديقه ، صداى بازى كردن بچه ها را شنيدم .

در خانه را زدم ؛ بى بى صديقه گفت : كيست ؟ گفتم : منم . زود آمده در را باز كرد؛ من از خوشحالى او را در آغوش گرفتم ؛ در حالى كه از شادى گريه مى كردم ، من بى حال شدم ؛ پس ‍ از آن پرسيدم : چه شده ؟ كه خوب شدى .

گفت : يك ساعت قبل خوابيده بودم ؛ ناگهان دختر بچه اى آمد گفت : بى بى صديقه ! برخيز!

سپس ظرفى پر آب به من داد و گفت : بخور؛ بمحض اينكه آن آب را نوشيدم بلافاصله حالم خوب شد؛ پس از آن برخاست كه برود گفتم : بنشينيد! كجا مى رويد؟

فرمود: بايد بروم و خبر سلامت تو را به پدرت - كه تصميم گرفته است به خاطر ناراحتى تو به خانه باز نگرد - بدهم .

بالاءخره دعاى پدر بى بى صديقه در حرم حضرت رضا عليه السلام به اجابت رسيد و دختر به كرامت حضرت رقيه عليهالسلام سلامت خود را باز يافت .

منبع:53 داستان از کرامات حضرت رضا علیه السلام - موسی خسروی


نویسنده : علی ربّانی
تاریخ : یک شنبه 15 ارديبهشت 1392
زمان : 17:40
حجر ابن عدی چیزیش نشد وهابیان خودشون رو شناسوندن!


سنگ بد گوهر اگر کاسه زرین بشکست

قیمت سنگ نیفــــــــــزاید و زر کم نشود.

وهابیان و تابعین و یاران و پیروانشون بدانند:

وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنقَلَبٍ يَنقَلِبُونَ

﴿227شعراء﴾

و كسانى كه ستم كرده‏ اند به زودى خواهند دانست به كدام بازگشتگاه برخواهند گشت.

خدا صبرش زیاده ولی وای از اون روزی که حالتون رو بگیره.


نویسنده : علی ربّانی
تاریخ : یک شنبه 15 ارديبهشت 1392
زمان : 17:25
محکوم میکنیم کافیه؟؟!!!!


 یک سوال:

به نظر شما اگر کسی به عرض و ناموس ما تعدی نماید و بعد ما بگوئیم من این تجاوز را محکوم میکنم اعاده حیثیت میشود؟ 

جواب اقدام , اقدام است نه حرف.

همین محکوم کردنها را در زمانی که بقیع تخریب میشد هم مسلمین انجام دادند.

غیرت مسلمین با ترانه های سکسی و فیلمهای ماهواره ای سست شده و ناموسشان را هم ببرند فقط متاسف میشوند و محکوم میکنند.بعدش هم یادشان میرود.

اگر ما مسلمین متحد بودیم و غیرت نشان میدادیم اصلا فرقه های سلفی و وهابی حیاتشان به 10 سال نمیرسید تا چه رسد به 200 سال و بیشتر .

 


نویسنده : علی ربّانی
تاریخ : یک شنبه 15 ارديبهشت 1392
زمان : 10:14
غیرت کجاست؟


 

تنها دو روز پس از نبش قبر «حجر بن عدی» از یاران امیرالمومنین علی(علیه السلام) در دمشق، وهابی‌ها آرامگاه برادر امیرالمومنین علی(علیه السلام) در جنوب اردن را به آتش کشیدند.

SHIA-NEWS.COM شیعه نیوز:

به گزارش «شیعه نیوز»، هنوز دو روز از اهانت به آرامگاه «حجر بن عدی» از یاران امیرالمومنین علی(علیه السلام) در دمشق نگذشته است که صدها تندروی تکفیری در «کرک» واقع در جنوب اردن مقام «جعفر بن ابی طالب» را به آتش کشیدند.پنجشنبه گذشته، آرامگاه حجربن عدی کندی که به دست معاویه به شهادت رسید، به وسیله مزدوران و تروریست‌های سلفی سوریه نبش قبر شد. گروهک‌های تروریستی، ابتدا ضریح حجر بن عدی را در منطقه «عدرا» تخریب و سپس نبش قبر کردند.


 

بنابر این گزارش، جسد «حجر بن عدی» هنوز سالم بوده و تروریست‌ها، پیکر وی را به مکانی نامعلوم منتقل کرده‌اندآرامگاه جعفر بن ابی‌طالب معروف به جعفر طیار، در منطقه «المزار» در استان کرک واقع در جنوب اردن قرار دارد و برای فرقه اسماعیلی که یکی از فرقه‌های شیعی است، اهمیت خاصی دارد.در حالی که تجاوزها و اهانت‌های پیاپی به مقدسات اسلامی و قبور اولیاء الله از سوی وهابی‌ها خشم جهان اسلام را برانگیخته است، مقامات اردن در قبال این اهانت به آرامگاه جعفر بن ابی طالب، سکوت کرده و رسانه‌های این کشور نیز از انتشار این خبر خودداری کرده‌اند.

منبع:فارس به نقل از عربی پرس

انتهای خبر/ ز.ح

منبع: شیعه نیوز


نویسنده : علی ربّانی
تاریخ : یک شنبه 15 ارديبهشت 1392
زمان : 10:9
غیرت مسلمانان کجاست؟


 

تروریستها پس از نبش قبر این شهید اسلام در منطقه ی "مرج عذار" که در حال حاضر "غوطه" نامیده می شود، قبر و ضریح را کاملا تخریب کردند.آنها در پی بغض و کینه ای که به شیعیان داشتند، پیکر این شهید اسلام که گویی تازه دفن شده بود، را به منطقه ای نامعلوم انتقال دادند.

SHIA-NEWS.COM شیعه نیوز:

به گزارش « شیعه نیوز»، تروریستهای تکفیری در جدیدترین جنایت خود، به نبش قبر "حجر بن عدی" از فدائیان امیر المؤمنین حضرت علی (علیه السلام) و از صحابه های جلیل القدر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) پرداختند.

تروریستها پس از نبش قبر این شهید اسلام در منطقه ی "مرج عذار" که در حال حاضر "غوطه" نامیده می شود، قبر و ضریح را کاملا تخریب کردند.

آنها در پی بغض و کینه ای که به شیعیان داشتند پیکر این شهید اسلام  که گویی تازه دفن شده  بود، را به منطقه ای نامعلوم انتقال دادند.

حجر فرزند "عدی” از قبیله کنده، از جمله قبایل یمنی بود که به کوفه مهاجرت کرد، از سال ۳۵ ه.ق در زمره شیعیان و همراهان حضرت علی(علیه السلام) درآمد. حجر در نبرد قادسیه حماسه آفرید و سرزمین «مرج عذرا» را فتح نمود. 

با آغاز حکومت امیرمؤمنان علی (علیه السلام) در جنگ‌های جمل، صفین، و نهروان همراه امام (علیه السلام) جنگید. او لحظاتی قبل از شهادت امام علی (علیه السلام) از توطئه اشعث و ابن ملجم آگاهی یافت، اما قبل از رسیدن به حضرت (علیه السلام) و پیشگیری از این واقعه امیرمؤمنان (علیه السلام) به شهادت رسید. 

بعد از شهادت امام علی (علیه السلام) حجر بر خلاف میل والی کوفه در میان مردم حضرت (علیه السلام) را ستایش نمود. تا اینکه در سال ۵۰ ه.ق یا ۵۲ و یا ۵۳ توسط زیاد بن ابیه به جرم مخالفت بر علیه حکومت دستگیر گشت. زیاد او و ۶ نفر از یارانش را به نزد معاویه فرستاد، معاویه نیز دستور داد، هدبه بن فیاض دستان آن‌ها را بسته و در همان محله «مرج عذرا» که خود حجر فاتح آن بود، گردنش را قطع کنند، پیکر پاک او را در همان سرزمین به خاک سپردند. او اولین شهید اسلام بود، که با دستان بسته به شهادت رسید.




انتهای خبر/ ز.غ

منبع: شیعه نیوز


نویسنده : علی ربّانی
تاریخ : یک شنبه 15 ارديبهشت 1392
زمان : 10:7
تقرب با عمل صالح


 عمل صالح و تقرّب به اهل بيت(عليهم السلام)

 

فَلْيَعْمَلْ كُلُّ امْرِء مِنْكُمْ بِما يُقَرَّبُ بِهِ مِنْ مَحَبَّتِنا، وَلْيَتَجَنَّبْ ما يُدْنيهِ مِنْ كَراهِيَّتِنا وَ سَخَطِنا، فَإِنَّ امْرَأً يَبْغَتُهُ فُجْأَةً حينَ لا تَنْفَعُهُ تَوْبَةٌ، وَ لا يُنْجيهِ مِنْ عِقابِنا نَدَمٌ عَلى حَوْبَة:

 

هر يك از شما بايد به آنچه كه او را به دوستى ما نزديك مى‌سازد، عمل كند و از آنچه كه خوشايند ما نبوده و خشم ما در آن است، دورى گزيند، زيرا خداوند به طور ناگهانى انسان را مى‌گيرد، در وقتى كه توبه برايش سودى ندارد و پشيمانى او را از كيفر ما به خاطر گناهش نجات نمى‌دهد.

منبع


نویسنده : علی ربّانی
تاریخ : جمعه 13 ارديبهشت 1392
زمان : 10:53


.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.